دستهایم دوباره میلرزند
ابتدا عرض میکنم که سلام
غرض از شعرخوانیام در جمع
نقد دارم دو خط و ختم کلام:
هر طرف درد ، هر طرف کشتار
حال و روز جهان چه غمگین است
گربهای خسته از جهان شدهایم
دور تا دورمان پر از مین است
با تمام جهانیان قهریم
تک و تنها شدیم روی زمین
دو گزینه برایمان مانده
حضرت روس یا برادر چین
ما که بالای خاک خون دادیم
پس چرا باز خانه بر دوشیم
غیرتیهایمان تمام شدند؟
قصد داریم خاک بفروشیم؟
خانههامان خراب بدبختیاست
شهرهامان مکان آشوب است
پس چرا از نگاه مجلسیان
حالمان خوب و وضع مطلوب است؟
زندگی بد شده لیاخوف جان
باز ما توی روش میخندیم
دست آخر خلاصه مجلس را
جای تو ما به توپ میبندیم
*
و سوالی که مانده در ذهنم
قاتل جان و مال مردم کیست؟
توی قرن جدید میگویند
کار جلاد سر بریدن نیست
*
شعرهایم شبیه مرثیهاند
من که لالم شما بفرمایید
سر حرفم اگر که باز شود
آخرین مرتبهاست اینجایید
#نیمااسدی
#نیما_اسدی
درباره این سایت